خط خوارزمی
زبان خوارزمی در اصل به خطی برگرفته از آرامی نوشته می‌شد و هُزوارِش نیز داشت.

این خط که معمولا آن را خط آرامی ـ خوارزمی می‌نامند، از راست به چپ نوشته می‌شد.
 
در دوره اسلامی، احتمالا از قرن چهارم، این زبان به خطی برگرفته از الفبای عربی نوشته می‌شد که معمولا عربی ـ خوارزمی نامیده می‌شود. 

نمونه‌هایی از کاربرد خط عربی برای نگارش زبان خوارزمی، در این آثار یافته می‌شود:
الآثار الباقیة و الصیدنة ابوریحان بیرونی،
مقدمة الادب زمخشری،
یتیمة الدهر فی فتاوی اهل العصر ترجمانی،
قنیة المنیة غزمینی،
و رسالة الألفاظ الخوارزمیة التی فی قنیة المبسوط جرجانی 
حروف به کار رفته در خط خوارزمی عبارت بودند از:
ا، ب، پ، ت، ث، ج، چ، ح، ح، خ، د، ذ، ر، ز، ژ، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ع، غ، ف، ف، ک، ل، م، ن، و، ه، ی.


دو دوره تحول زبان خوارزم را می‌شناسیم: اول خوارزمی میانه به خط آرامی - خوارزمی و دوم خوارزمی متاخر به خط عربی - خوارزمی. خط آرامی- خوارزمی مانند دیگر خطوط ایرانی میانه برگرفته از خط آرامی، هُزوارِش نیز دارد.[۴] پیش از اسلام برای نوشتن به کار می‌رفته، از خط آرامی گرفته شده، ولی کشف الفبای آن هنوز امکان نیافته‌است.

از آنجا که املای واژگان خوارزمی در آثار ابوریحان بیرونی نسبتاً ثابت است، می‌توان احتمال داد که خط عربی-خوارزمی از سده چهارم هجری برای نوشتن زبان خوارزمی به کار می‌رفته‌است.

این خط فاقد [ق] و [گ] بوده اما در عوض دارای دو حرف [څ] (در حرف نویسی c) و [ڤ] (در حرف‌نویسی β) بوده‌است.

در دست نوشته‌های متأخر خوارزمی، گاه حروف بی نقطه با نقطه و حروف چندنقطه با یک نقطه نوشته شده‌اند و گاه حتی جای نقطه‌های حروف عوض شده است، مثلا «د» به جای «د»، «ب» به جای «پ» و «چ» و «خ» به جای «ح» به کار رفته‌اند.

در خط خوارزمی، از نشانه‌های فتحه، کسره، ضمه، سکون و تشدید نیز استفاده شده است.

یکی از کاربردهای تشدید، احتمالا نمایاندن تکیه بر هجای ماقبل بوده است، مانند: بیزّار به معنای بیزار.

برای مطالعه زبان خوارزمی اسناد کمی در دسترس است.

خط خوارزم باستان نیز مانند خطوط ایران و آسیای مرکزی، مشتق از آرامی و دارای هزوارش بوده است.

خطوط روی سکه شاه‌های خوارزم باستانی و گنجینه اسناد خوارزمی که باستان‌شناس‌های شوروی در حفرهای توپراق قلعه یافته‌اند و مربوط به حدود قرن سوم میلادی است، گواه وجود چنین خطی است.

این اسناد هنوز منتشر نشده‌اند و منابع عمده ما درباره زبان خوارزمی، هنوز همان منقول‌های کتاب‌های عبری است که بسیار متاخر هستند.

اسناد اصلی در این مورد عبارت‌های مربوط به عقد و طلاق و سوگند و واژه‌هایی است که تعداد آنها کلاً به 3000 واژه می‌رسد و در کتاب فقهی غزمینی ، فقیه خوارزمی قرن هفتم هجری قمری (سیزدهم میلادی) به زبان عربی آمده است.

به این مواد عبارت‌های خوارزمی فرهنگ عربی-فارسی مقدمه الادب زمخشری (قرن پنجم و ششم هجری قمری/یازدهم و دوازدهم میلادی) را نیز باید افزود. لغت‌ها و اصطلاح‌های مربوط به نجوم و تقویم خوارزمی نیز در اثرهای عربی بیرونی باقی مانده است.

دو منبع برای زبان خوارزمی وجود دارد که در ویژگی اختصاصی نسبت به هم شباهتی ندارند ولی هر یک مکمل دیگری هستند.

نخست کتاب‌های فقهی و حقوقی، بیشتر از همه قنیه المنیه، عبارت و جملاتی در دست داریم. از سوی دیگر واژه‌های خوارزمی در کتاب مقدمه الادب موجود است، که نسخه خطی آن را احمد زکی ولیدی طوغان در ۱۹۷۴ منتشر کرد.

بیشتر واژگان خوارزمی را که برای ما نگهداشته شده، می‌توان از میان سطور یک دست‌نوشته (حدود ۵۹۶ ق/ ۱۲۰۰ م)، یعنی لغت‌نامه ارزشمند عربی مقدمه الادب از زمخشری، مؤلف دیگر بومی خوارزمی بدست آورد.

برخی نسخه‌های دیگر از همین اثر اندک، شمار اندکی از این‌گونه واژه‌ها را در بر می‌گیرند.

در برابر مدخل‌های کی نواخت این لغت‌نامه، متن خوارزمی که به هر شکل مانده‌اند، روی بیش از ۴۰۰ واژه یا جمله ناقص نقل شده، دربارهٔ شرح و تفسیر موضوعی فقهی، به جز کتاب‌های فقهی و حقوقی عربی دربرگرفته از خوارزمی، در دسترس هستند:
یتیمة الدهر تألیف علاءالدین تَرجمانی (درگذشت ۶۵۵ ق/ ۱۲۵۷ م) منیه الفقها تألیف فخرالدین قبازنی و یک تکلمه بعدی، قنیه المنیه تألیف مختار زاهدی غزمینی (درگذشته ۶۵۸ ق، ۱۲۶۰ م).

تحقیقات عمده راجع به زبان خوارزمی در کتاب فریمان با عنوان «Xorezmijskil lazyk» گردآوری شده است. هنینگ هم در مقاله «Mitteliranisch» به آثار جدیدتر اشاره کرده است.


خط خوارزمی پیش از اسلام برای نوشتن به کار می‌رفته، از خط آرامی گرفته شده، ولی کشف الفبای آن هنوز امکان نیافته‌است. از آنجا که املای واژگان خوارزمی در آثار ابوریحان بیرونی نسبتاً ثابت است، می‌توان احتمال داد که خط عربی، خوارزمی از سده چهارم هجری برای نوشتن زبان خوارزمی به کار می‌رفته‌ است.

منبع:
بخش ۱، گزارنده: زهره زرشناس، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
خوارزم؛ بخش زبان خوارزمی.
یوسف میخائیلوویچ اورانسکی، زبانهای ایرانی، ج۱، ص۹۱، ترجمه علیاشرف صادقی، تهران ۱۳۷۸ش.
Helmut Humbach,"Choresmian" in Compendium linguarum iranicarum, ibid، ج۱، ص۱۹۴.
Helmut Humbach,"Choresmian" in Compendium linguarum iranicarum, ibid، ج۱، ص۱۹۳ـ۱۹۴.
د. ایرانیکا، ذیل "Chorasmia. III"؛.
احمد تفضلی، تاریخادبیات ایران پیش از اسلام، ج۱، ص۳۶۶ـ۳۶۷، به کوشش ژاله آموزگار، تهران ۱۳۷۷ش.
زهره زرشناس، «زبان خوارزمی»، ج۱، ص۵۹، همان، سال ۲، ش ۱ (بهار ۱۳۷۵).
Helmut Humbach,"Choresmian" in Compendium linguarum iranicarum, ibid، ج۱، ص۱۹۴.
د. ایرانیکا، ذیل "Chorasmia. III".


© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.